روز شنبه ٢٢ نوامبر از ساعت ٩ تا ۵ بعدازظهر٬ كنفرانس "شغل خوب" برای همه در مترو كانونشن تورنتو با حضور جمعیتی بالغ بر ٩٠٠ نفر برگزار شد. این كنفرانس از طرف بیش از ٣٦ سازمان و نهادهای مختلف كارگری و اجتماعی٬ سازمان داده شده بود تا در مورد مختصات و مشخصات "شغل خو"ب٬ به بحث و تبادل نظر پرداخته و كنفرانس بر مبنای نظرات شركت كنندگان به یك جمع بندی مشترك در مورد شغل خوب برای همه برسد. شش گروه کاری مختلف در این سمینار سازمان داده شده بود: ١ـ سیاست مهاجرت و كار ٢ـ مهارت٬ آموزش و حرفه ٣ـ توسعه كامیونیتی و اقتصاد ٤ـ مشاغل پر خطر ۵ـ برابری كاری ٦ـ خدامات عمومی.
شرکت کنندگان درسمینار در ورك شاپ ها (گروههاى کارى) مختلف تقسیم شده و بعد از بحث و نتيجه گيرى گزارش خود را به جمع وسیع ارائه دادند. شركت این جمعیت وسیع نشان دهنده این بود كه مردم از شرایطی كه دنیای كنونی سرمایه داری برایشان بوجود آورده خسته هستند و بدنبال راه حل اجتماعی ای میگردند كه بتواند یك زندگی انسانی را برایشان به ارمغان آورد. اما جدا از این جنبه مثبت٬ شركت كنندگان وسیع در این كنفرانس٬ موضوعات بحث شده در سمینار و راه حلهای ارائه شده٬ اشكالات جدی داشت و کنفرانس شدیدا تحت تاثیر پیروزی اوباما در امریكا و سیاستهای اتحادیه ای در كانادا قرار داشت. كنفرانس از یك موضع كاملا دفاعی در مقابل بحران اقتصادی كنونی سرمایه داری٬ تلاش داشت در مقام مشاور دولت و سیستم سرمایه ظاهر شده و مشخصات شغل خوب را درچهارچوب سرمایه تعریف كند و راه حل ارائه دهد.
تم اصلی و محوری كنفرانس تعریف مختصات یك "شغل خوب" بود. در زمانی كه نفس داشتن كار و شاغل بودن در خطر است٬ طبیعی بود با انتخاب این تم٬ كنفرانس نمیتوانست نظر جمعیت وسیعی كه بر اثر بحران كنونی سرمایه بیكار شده و یا در معرض بیكاری هستند را بخود جلب كند. گویا فراموش شده بود كه ما كار میكنیم تا زندگی كنیم و نه برعكس! بنظر من بجای تعریف مشخصات "شغل خوب" باید مشخصات یك زندگی خوب را تعریف كرد. این كنفرانس ٨ ساعته و بحثهای آن و شركت جمعیت وسیع ٩٠٠ نفره در آن بخوبی نشان میداد كه جای یك آلترناتیو رادیكال كمونیستی و كمونیسم ماركس در آن چه قدر خالی است. آلترناتيوى كه بتواند راه برون رفت از این وضعیتی را كه دنیای سرمایه رقم زده است به همگان نشان دهد.
در مصاحبه ای كه یكی از رسانه های محلی با من انجام داد گفتم كه ما مسئول این بحران اقتصادی نیستیم و این سیستم سرمایه داری است كه مسب این بحران٬ بی خانمانی مردم در مقیاس میلیونی و بیكاری وسیع است و طبیعی است كه این سیستم بعلت ناتوانی و عدم تمایلش برای تامین رفاه اجتماعی مردم باید از بین برود و سوسیالسم و یك نظم انسانی جایگزین آن شود. مسئول بیكار شدن مردم این سیستم است و تا زمانیكه نمیتواند كار ایجاد كند باید ١٠٠ در صد حقوق كارگر بیكار شده را بپردازد. بیمه بیکاری مکفی سیاست روز ماست. ساعت كار باید به ٣٠ ساعت در هفته و با حفظ همان حقوق تقلیل پیدا كند. حداقل دستمزد باید از بین برود و بجای آن سیستم حقوق مناسب جایگزین گردد و در این شرایط بجای ٨ دلار و نیم ١٦ دلار و نیم باید باشد. این كنفرانس در مورد مختصات "زندگی خوب" باید بحث كند. آموزش رایگان٬ مسكن مناسب٬ مهد كودك رایگان را بعنوان خواستهای خود در دستور كارش قرار دهد و حول آن سازماندهی كند. این كنفرانس و سایر گردهمائی مشابه آن٬ نياز عاجل موقعیت كنونی دنیا٬ نياز عاجل به كمونیسم ماركس و منصورحکمت را فریاد میزند.*